رفیق
پـسری باخانوادش دعواش شد و از خانه زد بیرون
و رفت خونه یکی از دوستاش یکماه موند...
بعد از یکماه دختری رو سرکوچه دید و بهش تیکه انداخت
یکی از دوستاش گفت میدونی این کی بود ؟!!!!!!!!
گفت نه !! میگه این خواهر همون رفیقت بود
که تو یه ماه خونشون بودی.
پسره عذاب وجدان میگیره میره خونه رفیقش
رفیقش داشت مشروب میخورد به رفیقیش گفت:
ببخشید داداش من سر کوچه به دختری تیکه انداختم ولی
نمی دونستم خواهرتو بود
دوستش پیکشو میبره بالا میگه
به سلامتی رفیقی که یه ماه خونمون خورد ,خوابید
ولی خواهرمو نشناخت
نظرات شما عزیزان:
سومیتا 
ساعت20:52---23 فروردين 1392
خیلـــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــی قشنگ بود
کاش از این جور پسرا واقعا وجود داشته باشه
آلیس 
ساعت14:55---7 فروردين 1392
جالب بودش
راستی قالب جدیدت قشنگتره
ستاره 
ساعت22:41---4 فروردين 1392
سلام عزیز
آپ جالبی بود یونس جان
مرسی که خبرم کردی
پاسخ:
سلام ستاره جان .
مرسی که اومدی
قابل شما رو نداشت
Elinoos 
ساعت19:05---4 فروردين 1392
Salam mamnun az nazaretun cahnd matlabetun ro khoondam ..montazere nazare badie shoma hastam
Elinoos 
ساعت19:04---4 فروردين 1392
Salam mamnun az nazaretun cahnd matlabetun ro khoondam ..montazere nazare badie shoma hastam
شهرام 
ساعت15:58---4 فروردين 1392
+نوشته
شده در یک شنبه 4 فروردين 1392برچسب:,;ساعت15:51;توسط امین; |
|
|